راستش می دانم...
از اول هم دروغگوی خوبی نبودم...
نمی دانی چه دوئلی میان انگشتهایم به راه بود...
قطع می کردند یکدیگر را...
تا تو باور کنی..
همه ی مهمانخانه های دنیا هم که پر از آدم باشد...
بیا و مهمان دلم باش.....
هی روزگار...بیا پیش ما
واقعا هی روزگار
اگر مسافر باشد, بهترین جای قلبت را که بدهی باز هم می رود...دیدم که میگم.
مهمان قرار نیست بماند... می رود...خاطره اش، امید دوباره آمدنش..مهمانخانه را سرپا نگه می دارد
سلامحال ما خوب استاما تو باورنکن....شب خوش.
حال ما خوب نیست و باورش آسان...
اینو دوست داشتم.../
خوشحالم و ممنون حسام جان
وبلاگ قشنگی داری......مطالبشو دوست داشتم خصوصا ۲تای آخرشو..........روز خوش
مرسی عزیزم، لطف داری
آآآآآه ه ه .......... چه حسی
بیشتر درگیری بود تا حس...
و اگر بیاد....
نمی مونه...
دلم برای تو جا دارد به اندازه تمام نگاهتو چقدر دلتنگ تو است...به اندازه تمام روزهایی که دیگر نگاهم نکردی....سلام رابی عزیز....چه زیبا و چه مملو از احساس مینویسی و چقدر خواندن تو به معجزه ماننده است که احساس را زنده میکند چونان مسیح که مردگان را.....
و تو همیشه برق خوشحالی رو تو چشم هام می نشونی با نظراتتمرسی از این همه لطف...
این نوشته رو خیلی دوست داشتم قلمت قشنگه روزهایت پرتقالی
شریعتی می گه بی چشم و رو تر از مرد در دنیا خدا نیافرید
هی روزگار...بیا پیش ما
واقعا هی روزگار
اگر مسافر باشد, بهترین جای قلبت را که بدهی باز هم می رود...دیدم که میگم.
مهمان قرار نیست بماند... می رود...
خاطره اش، امید دوباره آمدنش..مهمانخانه را سرپا نگه می دارد
سلام
حال ما خوب است
اما تو باورنکن....
شب خوش.
حال ما خوب نیست و باورش آسان...
اینو دوست داشتم.../
خوشحالم و ممنون حسام جان
وبلاگ قشنگی داری......مطالبشو دوست داشتم خصوصا ۲تای آخرشو..........روز خوش
مرسی عزیزم، لطف داری
آآآآآه ه ه .......... چه حسی
بیشتر درگیری بود تا حس...
و اگر بیاد....
نمی مونه...
دلم برای تو جا دارد به اندازه تمام نگاهت
و چقدر دلتنگ تو است...
به اندازه تمام روزهایی که دیگر نگاهم نکردی....
سلام رابی عزیز....
چه زیبا و چه مملو از احساس مینویسی و چقدر خواندن تو به معجزه ماننده است که احساس را زنده میکند چونان مسیح که مردگان را.....
و تو همیشه برق خوشحالی رو تو چشم هام می نشونی با نظراتت
مرسی از این همه لطف...
این نوشته رو خیلی دوست داشتم
قلمت قشنگه
روزهایت پرتقالی
شریعتی می گه بی چشم و رو تر از مرد در دنیا خدا نیافرید